نشریه گل سرخ ترانه- یاران ایرج جنتی عطایی

نشریه گل سرخ ترانه- یاران ایرج جنتی عطایی
نشریه گل سرخ ترانه- یاران ایرج جنتی عطایی

نشریه ی خلاف جریان

نشریه ی خلاف جریان
نشریه ی خلاف جریان

Thursday, April 30, 2009








آقایان سرمایه دار!
خانم های مایه دار!
آقازاده های والامقام!
باور کنید! کارگران چیز زیادی نمی خواهند؛
این جماعت پینه به دست و
وصله به لباس؛
فقط و فقط یک چیز می خواهند،
چیزی که افسوس، از آن محرومند.
فقط یک چیز ناقابل، نه بیشتر؛
چیزی که ساخته اند و می سازند
هر روز،یعنی، همه جهان را.




اسماعیل سلمانپور از زندان اوین به بیمارستان منتقل شد
اسماعیل سلمانپور از دانشجویان دربند پلی تکنیک روز گذشته به دلیل وضعیت بسیار وخیم جسمی و در حالی که در آستانه مرگ قرار
داشته از زندان اوین به بیمارستان منتقل شده است.
روز گذشته مسئولین پرونده، با تماس با پدر و مادر اسماعیل سلمانپور از آنها خواستند که برای تحویل گرفتن فرزند خود مراجعه کنند، که پس از مراجعه آنها مشخص می شود که به دلیل وضعیت بسیار وخیم جسمی اسماعیل از والدین خواسته شده است که برای تحویل گرفتن وی مراجعه کنند.
در حالیکه هم اکنون والدین اسماعیل سلمانپور در بیمارستان نزد وی هستند اما تهدید شده اند که به هیچ وجه هیچ یک از دانشجویان و حتی وکیل وی اجازه مراجعه به بیمارستان را ندارند
انتقال ناگهانی اسماعیل سلمانپور از زندان اوین به بیمارستان باعث نگرانی بسیار زیاد دانشجویان نسبت به وضعیت سلامتی وی و تمامی دانشجویان دربند شده است.
هفته گذشته اعلام شده بود که دانشجویان در اعتراض به شکنجه و فشارهای غیرانسانی بر خود و در اعتراض به فشار برای اعتراف تلویزیونی دست به اعتصاب غذا زده اند..

Wednesday, April 29, 2009

Monday, April 27, 2009

پیمان پیران

چندی پیش به دلیل آنچه که قانون غیر انسانی دوبلین خوانده می شود, پلیس نروژ قصد دیپورت من به کشود نامعلومی داشت. انعکاس این خبر و تشکیل کمپینی در اعتراض به پلیس نروژ از جانب فعالین دانشجویی داخل کشور و همچنین برخی گروههای انسان دوست خارج ایران موجب شد تا در مدت کوتاه کمتر از یک هفته پلیس از تصمیم خود مبنی بر بازگرداندن من به ایران و یا کشور دیگر منصرف شود

ضروری می دانم از تمامی رفقا, دوستان و کسانی که در عقب زدن پلیس و حل بخشی از این مشکل مرا یاری دادند تشکر کنم. امید دارم که حل معضل پناهندگی و پناهندگان,این بردگان مدرن دنیای امروز در سایه تلاش برای آزادی و برابری و از بین بردن مرزها ادامه یابد.
.

Sunday, April 26, 2009


خطر دیپورت رفیق پیمان پیران

رفیق پیمان پیران در کشور نروژ بسر میبرد، مقامات پلیس نروژ نیز به رفیق پیمان پیران اعلام کردند که دیپورت خواهد شد

رفیق پیمان پیران بعد از وارد شدن به کشور نروژ توسط پلیس به مدت ۴ روز بازداشت شد. پیمان در حال حاضر در کمپ پناهندگی "نامسوس" به سر می برد، از سوی مقامات پلیس نروژ به وی اعلام شد که ایران کشور امنی است و اقامت در نروژ برای وی از زندگی در ایران درد آور تر خواهد بود.

لازم به ذکر است که پیمان پیران ۶ سال قبل در جریان تظاهرات ضد جنگ در شهر "ویسبادن" آلمان بازداشت شده بود. پلیس کشور آلمان پرونده نامبرده را به پلیس کشور نروژ تحویل داده است.

پیمان پیران نباید به ایران دیپورت شود. ضروری است تا تمامی نهادهای توانمند در این زمینه به اقدامی عاجل دست زنند

Monday, April 20, 2009

متن جوابیه عابد توانچه


علیه وقاحت و فرصت طلبی خرده گروهک حکمتیست

در روز گذشته شاهد آن بودم که مسئولان سایت و تلویزیون وابسطه به خرده گروهک موسوم به«حکمتیستها» در اقدامی وقیح و گستاخانه به خود اجازه داده اند ضمن دخالت در امور گروه های چپ دانشجویی و اظهار نظر پیرامون وضعیت حقوقی _ قضایی دانشجویان چپ بازداشت شده در آذر ماه سال 1386 پا را از گلیم خود فراتر نهاده و سعی در تخریب چهره های مستقل چپ کرده اند.

بنده به دلیل آنکه یک ماه قبل از پایان دوره ی محکومیت خود مجددا با دو پرونده ی مفتوح سیاسی مواجه شدم و رسما به شدیدترین وجهی نسبت به هر گونه فعالیت وبلاگ نویسی هشدارهای جدی دریافت کردم، تصمیم داشتم تا فعالیتهای علنی خود را برای مدتی تعطیل کنم که وبلاگ نویسی در صدر این فعالیتهای علنی قرار داشت.

اما اکنون و از این طریق اعلام می کنم اگر یکبار دیگر خرده گروهک حکمتیست به خود اجازه دهد رسما ار تریبون خود بر گروه دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب اعلام مالکیت کند و به تخریب چهره ی فعالان مستقل چپ بپردازد، این اقدام آنان اعلام جنگ بر علیه تمامی چهره ها و گروه های مستقل چپ داخل کشور تلقی شده و به شدید ترین شیوه ی ممکن از طرف ما پاسخ داده خواهد شد و این وبلاگ منعکس کننده ی موضع رسمی بنده نسبت به این موضوع خواهد بود.

ضمنا از طریق همین وبلاگ و در حضور افکار عمومی به معدود عناصر _ هنوز ساکن کمپهای پناهندگی انگلیس و ترکیه نشده _ خرده گروهک حکمتیست در ایران اعلام می کنم از این لحظه به بعد در صورتی که تایید صحت هر خبری مبنی بر کارشکنی، تخریب، اقدامات پلیسی و ... آنان، مسئولیت ما در قبال حفظ اطلاعات آنها از عهده ی ما برداشته شده و سکوت خود را در رابطه با تمام آنچه که بر چپ دانشجویی رفته است _ با انتشار کوچک ترین جزئیات زمانی و مکانی _ خواهیم شکست.

عابد توانچه


Thursday, April 16, 2009

نه به اعدام

دل آرا چهار روز ديگر قصاص مي شود

وکيل و پدر دل آرا از رئيس قوه قضائيه و هنرمندان براي نجات دل آرا درخواست کمک کردند



گروه حوادث؛ حکم قصاص دل آرا دارابي نقاش متهم به قتل تا چهار روز ديگر اجرا مي شود.

به گزارش خبرنگار ما دل آرا دارابي متهم است زني به نام مهين را که از اقوام پدرش بود، با همدستي پسر مورد علاقه اش به قتل رسانده است. چندي پيش مسوولان زندان به دل آرا خبر داده بودند احتمال اجراي حکم وي در همين روزها وجود دارد و اگر او مي تواند اقدامي براي جلب رضايت اولياي دم انجام دهد، هر چه زودتر اين کار را بکند. با اين وجود زمان اجراي حکم به وکيل دل آرا ابلاغ نشده بود تا اينکه ديروز به عبدالصمد خرمشاهي خبر دادند تا چهار روز ديگر موکلش اعدام خواهد شد.

خرمشاهي که همچنان معتقد است اين حکم قانوني نيست، در اين باره به خبرنگار ما گفت؛ تنها راه باقي مانده اين است که هنرمندان و افرادي که مي خواهند دل آرا زنده بماند، با اولياي دم تماس بگيرند و از آنها بخواهند از خواسته خود يعني قصاص صرف نظر کنند. وي ادامه داد؛ من همچنان بر بي گناهي موکلم تاکيد دارم و مي گويم ايرادهاي زيادي در پرونده وجود دارد و مدارک موجود در پرونده نشان مي دهد اين دختر قاتل نيست. دل آرا چپ دست است و با توجه به ضربات وارده به مقتول و شواهد ديگري که در پرونده وجود دارد، ممکن نيست اين دختر قاتل باشد. حيات چيزي نيست که بتوان آن را بازگرداند و اگر دل آرا اعدام شود و سپس بي گناهي او به اثبات برسد، ديگر نمي توان اين دختر جوان را که از

17سالگي در زندان بوده، به زندگي بازگرداند. البته من هم با اولياي دم همدردي مي کنم و به آنها تسليت مي گويم اما از آنها مي خواهم راضي نشوند خون بي گناهي ريخته شود. خرمشاهي افزود؛ قتل با روحيه دل آرا که يک هنرمند و نقاش است و حتي در دوران زندانش چندين نمايشگاه برگزار کرده،سازگاري ندارد. اين دختر سال هاي گذشته در زندان سختي هاي بسياري را تحمل کرده در حالي که بي گناه است. بنابراين از تمام کساني که مي توانند دل آرا را از اعدام نجات دهند، تقاضا دارم به اين دختر کمک و براي جلب رضايت با اولياي دم صحبت کنند. اين در حالي است که پدر دل آرا دارابي نيز طي نامه يي از رئيس قوه قضائيه تقاضا کرده است دستور توقف اجراي حکم دل آرا را صادر کند.

پدر دل آرا در نامه خود نوشته است؛ «شش سال است که در کابوس مرگ و زندگي دخترم زندگي مي کنم؛ دختري هنرمند که با سختي زياد او را بزرگ کردم و تحويل جامعه دادم. دل آرا دختري نقاش و هنرمند است، با روحيه يي بسيار لطيف که اگر تحت مشاوره قرار گيرد مشخص مي شود او نمي تواند حتي به يک حيوان آسيب برساند چه رسد به يک انسان. جناب آقاي شاهرودي، در عذاب اعدام يک دختر 23ساله زندگي کردن کار بسيار دشواري است. هيچ کس نمي تواند اين لحظات دردناک را که من شش سال تحمل کردم، تحمل کند. اما آنچه به من قوت مي داد و سختي ها را تحمل مي کردم اين بود که دخترم با توجه به مدارک بسياري که ارائه شد و شما نيز آن را بررسي کرديد از قصاص تبرئه شود. چطور ممکن است وقتي يک دختر و يک پسر در جايي حاضر هستند، اين دختر باشد که مرتکب قتل شود و پسر فقط نظاره گر ماجرا باشد.»در ادامه اين نامه آمده است؛ جناب آقاي شاهرودي، من ملتمسانه از شما مي خواهم با توجه به اختيارات تان دستور توقف اجراي حکم دخترم را صادر کنيد تا فرصتي دوباره براي بررسي ايرادهاي پرونده او به وجود آيد. قصاص دل آرا تنها قصاص دختر من نيست. قصاص يک هنرمند جوان است که از 17سالگي، بهترين سال هاي عمرش را که مي توانست پيشرفت کند و فرد مفيدي براي جامعه باشد در زندان بوده است. از شما خواهش مي کنم يک بار ديگر فرصت اثبات بي گناهي اش

را به او بدهيد.

دل آرا دارابي متهم است سال 82 در شهرستان رشت همراه پسر مورد علاقه اش به خانه زني به نام مهين که دختر عموي پدرش بوده،رفت و او را با ضربات چاقو کشت.

دل آرا که توسط پدرش به ماموران سپرده شد ابتدا ادعا کرد خودش مرتکب قتل شده و پسر جوان در اين قتل نقشي نداشته است اما در جلسه محاکمه اش قتل را انکار کرد و گفت؛ من و آن پسر با هم دوست بوديم. او هميشه به من ابراز علاقه مي کرد و مي گفت مرا دوست دارد. همين رفتارش باعث شده بود به وي اعتماد کنم. چند روز قبل از حادثه به من گفت سندي جعلي پيدا کرده است که متعلق به خانه مهين دختر عموي پدرم است و فردي مي خواهد با اين سند جعلي خانه را بفروشد و او از من خواست با مهين قرار بگذارم و براي اينکه بتواند اين موضوع را به مهين بگويد، به خانه وي برويم. من هم اين کار را کردم. روز حادثه من و او به خانه مهين رفتيم. وقتي من براي آوردن چاي وارد آشپزخانه شدم، صداي فريادي شنيدم. يکدفعه ديدم پسر جوان با چوب به سر مهين کوبيده و او را خون آلود کرده است. بعد هم از من چاقو گرفت و با چند ضربه چاقو او را کشت.

وي ادامه داد؛ من به شدت ترسيده بودم. بدون اينکه وسايلم را بردارم از خانه خارج شدم. بعد يکدفعه يادم افتاد وسايلم را جا گذاشته ام. پسر مورد علاقه ام گفت حاضر نيست به آن خانه برگردد. من هم به ناچار با پسر ديگري که خواستگارم بود، تماس گرفتم و موضوع را به او گفتم. او هم قبول کرد به خانه برود و کيف را بياورد. او اين کار را کرد اما بعد با پدرم تماس گرفت و موضوع را به وي اطلاع داد. وقتي پدرم به خانه آمد بدون اينکه اجازه دهد من حرفي بزنم مرا به پليس تحويل داد. من که سرخورده و تنها بودم تحت تاثير حرف هاي پسر مورد علاقه ام قرار گرفتم. او به من گفت تو قتل را گردن بگير چون کمتر از 18 سال داري اعدام نمي شوي. من که از سوي خانواده ام هم طرد شده بودم به قتل اعتراف کردم اما اين اعترافات واقعيت نداشت.

دل آرا که در اين شش سال روزهاي پرفراز و نشيبي را پشت سر گذاشته است اکنون به سخت ترين روز هاي عمرش رسيده چرا که به او ابلاغ کرده اند تا چهار روز ديگر اعدام خواهد شد و در صورتي که اولياي دم رضايت ندهند يا دستور توقف اجراي حکم از سوي رئيس قوه قضائيه صادر نشود، اين دختر به دار آويخته مي شود.

Tuesday, April 7, 2009



زادروز منو گل سرخ های عاشقانه

در میان کلمات و رویا ها میخواهم فریاد بزنم
عاشقت هستم عاشقت هستم
مثل یک دیوانه . مثل هر چیز محکم و سخت

...


عاشقت هستم عاشقت هستم

قبول کن
من به تو تکیه کردم
در تمام لبخند ها و رازهایم

میبینی. من مثل اینها تو را دوست دارم

....

27 سالگی و عشقی که مرا اینچنین گرم نگه می دارد.
27 گل رز سرخی که هدیه عشق است به من یادآوری کرد که زن خوشبختی هستم که 27 سالگی هم با عشق برایش آغاز شده. مرد خوبم بودنت بهترین هدیه زادروزم است.

Thursday, April 2, 2009



فاجعه از آن جا شروع شد که دست تو سرد بود .


.