همه چیز تمام شد! ما که می خواستیم جهان را تغییر دهیم خود تغییر کردیم!
چارتاق پنجره را می گشایم ، قلبم وبغضم را به تو می بخشم که
تنها دلیل
راه بازگشت به خانه نداشتم. قطعاً خانواده ام مرا مي كشتند. در تهران آواره و سرگردان ماندم. جايي نداشتم. غذايي نداشتم. دختري 14ساله و حيران و سرگردان بودم. من فرزندم را كشتم چون سرنوشتي بهتر از من در انتظارش نبود. هيچ كدام از كساني كه در جلسه محاكمه من نش...سته اند نمي دانند تحمل سرماي زير صفر دي ماه آن هم نيمه شب و بدون لباس كافي يعني چه. مجبور بودم به خاطر يك لقمه نان تن به خواسته كثيف كساني بدهم كه به من به چشم يك حيوان نگاه مي كردند.من را به خانه مي بردند، مشروب میخوراندند و مورد آزار قرار مي دادند. چرا فرزند من بايد زنده مي ماند؛فرزند مردي معتاد وزني ولگرد، آيا اوروزهايي بهتر از روزهاي زندگي من مي داشت؟
سهیلا قدیری و 4 تن دیگر اعدام شدند، به صفر انگوتی یک ماه مهلت داده شد
کمیته گزارشگران حقوق بشر - سهیلا قدیری که به اتهام قتل فرزند 5 روزهاش به اعدام محکوم شده بود، بامداد امروز، چهارشنبه 29 مهرماه در زندان اوین اعدام شد. همچنین 4 مرد دیگر به همراه این متهم، به دار آویخته شدند. لازم به ذکر است به صفر انگوتی نوجوان محکوم به اعدام با تلاش قاضی جابری یک ماه مهلت داده شد و وی اعدام نگردید.
مینا جعفری وکیل سهیلا قدیری در لايحه تجديدنظرخواهی خود، به اينكه سهيلا پس از زايمان دچار سايكوز يا همان جنون پس از زايمان شده بود اشاره نمود اما متاسفانه پزشكی قانوني كشور سلامت عقل سهيلا راتاييد نمود. این در حالی است كه همه در زندان به عدم سلامت عقلی وی اذعان داشتند. همچنین پس از تلاشهای فراوان جهت شناسایی و جلب رضایت پدر نوزاد مقتول، پدر طفل اظهار نمود خيلی دنبال سهيلا بوده اما نمي دانسته بايد چكار كند و مايل است هركاری برای نجات جان سهيلا بكند. مینا جعفری اضافه مینماید:" در نهايت براي توقف حكم مجبور به تقديم دادخواست رابطه زوجيت در دادگاه خانواده شديم كه مورد پذيرش قاضي قرار گرفت و اكنون نيز پرونده اثبات نسب وی مطرح شده و درحال رسيدگی است."
با توجه به حق ولی دم که مربوط به جنبه خصوصی جرم میباشد و گذشت وی و صرفنظر نمودن از قصاص، دادستان بازهم تقاضای قصاص نمود و مشخص نیست بر اساس کدام ماده قانونی حکم اعدام سهیلا قدیری صادر گشت.
صبحی که بوی ژان ژنه می داد
پیچش تخیل روی تن /غلتیدن درخود / ناله ی تک تک اندام های خسته وبعد روشنایی روز تجاوز میکند مدام از
پنجره ....
تلفن زنگ می خورد